سینمای جاسوسی سرمقاله طلایی

سینمای جاسوسی سرمقاله طلایی

پیمان پرهیزکاری و علی خمسه

PDF

در تاریخ سینما می‌توان از یک ژانر نام برد که برای پیدا کردن جای پای خودش در ذهن مخاطب همیشه در حال جدل بوده است: ژانر تریلر1. به دلیل شباهت‌های فراوان تریلر به ژانر وحشت و به دلیل ادغام بیش از حد این دو ژانر، به‌نظر می‌رسد که برای مخاطبان سینمایی بین یک فیلم تریلر و یک فیلم وحشت تقریباً مرزی باقی نمانده است. همانقدر که به فیلمی مانند «کشتار با اره‌برقی در تگزاس2» به عنوان یکی از ساخته‌های ژانر تریلر می‌نگرند، به همان شدت هم از فیلمی مانند «مظنونین همیشگی3» به عنوان فیلم تریلر نام می‌برند و گویا از تفاوت‌های بین این دو ژانر خیلی مطلع نیستند. به همین دلیل ژانر تریلر برای آن‌که بتواند خود را راحت‌تر به مخاطب بشناساند، تکه‌تکه شد و به ساب‌ژانرهای مختلف تقسیم شد؛ از جمله روان‌شناسانه4، سیاسی، توطئه5 و صد البته جاسوسی. این ساب‌ژانرها خیلی زود توانستند در ذهن مخاطب جای بگیرند و برای او درک نسبتاً درستی از ژانر تریلر را بسازند، هرچند اگر این درک ناشی از شناخت ساب‌ژانر باشد تا خود ژانر اصلی.

یکی از مهم‌ترین ساب‌ژانرهایی که از تریلر منشعب شد، ژانر جاسوسی بود. ژانری که در طول تاریخ سینما به قدری اهمیت پیدا کرد که به زودی از زیر یوغ ژانر تریلر خارج شد و خود را به ژانرهای دیگر متصل کرد و در این مسیر رابطه‌ی بسیار نزدیکی با ادبیات جاسوسی پیدا کرد. نویسندگانی مانند ایان فلمینگ6، تام کلنسی7، گراهام گرین8 و جان لوکاره9 توانستند با استفاده از پیشینه و تجربه‌ی خودشان در دوران جنگ داستان‌هایی را خلق کنند که قالب داستان‌های جاسوسی و بدین‌ترتیب فیلم‌های جاسوسی را تعیین کند. با نوشته‌های امثال فلمینگ و لوکاره که خود پیش از نویسندگی به‌عنوان جاسوس در سیستم‌های جاسوسی بریتانیا فعالیت داشتند مشخص شد که ارز رایج در یک داستان جاسوسی، اطلاعات است. آن‌چه که داستان را جلو می‌برد تملک اطلاعات و تلاش برای کسب اطلاعات بیشتر و استفاده از آن است، همان‌گونه که در دنیای خارج از داستان نیز اطلاعات نقش اساسی را ایفا می‌کنند؛ و این رابطه میان «آن‌طوری که جاسوسان در دنیای واقعی عمل می‌کنند» و دنیایی که درون داستان خلق می‌شود از طریق تجربیات همین نویسندگان است که به دست می‌آید.

1. جان لوکاره

جان لوکاره

2. ایان فلمینگ

ایان فلمینگ

برای شناخت درست این ژانر ابتدا باید مؤلفه‌ها و شمایل ژانر جاسوسی را بررسی کرد. بیل کلینتون10 در مستندی که به مناسبت پنجاه سالگی سری فیلم جیمز باند11 ساخته شد می‌گوید: «ایده اینکه یک آدم شجاع، به همراه پشتیبانی و تکنولوژی مناسب در کنارش می‌تواند از وقوع یک چیز بزرگ و بد جلوگیری کند؛ به شدت اطمینان‌بخش است!12». البته این حرف در دفاع از جیمز باند13 به عنوان یک قهرمان کلاسیک ژانر جاسوسی زده شده است و شاید از طرف یک متخصص ژانر نباشد و حتی یک دید نسبتاً ساده‌انگارانه از طرف مخاطبان فیلم باشد؛ اما به یک نکته به شدت مهم اشاره دارد. اولین و مهم‌ترین بخش یک فیلم در ژانر جاسوسی، شخصیت جاسوس است.

یکی از نکات متمایزکننده این ژانر با دیگر ساب‌ژانرهای منشعب از تریلر در این نهفته بود که یک فیلم جاسوسی بدون ‌شک نیازمند یک شخصیت جاسوس بود تا بتواند در این ژانر جای بگیرد. همین عنصر به زودی باعث شد که ژانر جاسوسی بتواند یک ماهیت منحصربفرد و جدا از تریلر پیدا کند. در واقع حضور این عنصر به قدری مهم بود که وجود آن به تنهایی باعث می‌شد که یک فیلم به عنوان یک فیلم جاسوسی در نظر گرفته شود و صفات دیگری (مانند کمدی، علمی‌تخیلی14، وحشت، توطئه و سیاسی) در کنار آن قرار بگیرند، برای مثال فیلم «اسمارت را بگیر15» یک فیلم کمدی است که به دلیل وجود جاسوس در آن به عنوان یک فیلم جاسوسی طبقه‌بندی می‌شود.

3. صحنه ای از فیلم «اسمارت را بگیر» اثر پیتر سگال

نمایی از فیلم «اسمارت را بگیر» اثر پیتر سگال

زمانی که یک ایدئولوژی خاص تصمیم می‌گیرد که بر علیه مخالفانش به صورت مخفیانه عمل کند، از آن‌ها اطلاعاتی به دست می‌آورد و سپس از آن اطلاعات برای شکست دادن‌شان استفاده می‌کند. در این لحظه است که شخصیتی به نام جاسوس شکل می‌گیرد، بنابراین می‌توان گفت که شخصیت جاسوس بدون یک سیستم جاسوسی که او را حمایت کند بدون معنی است، و بدین‌ترتیب جاسوس از طریق یک سیستم جاسوسی به آن ایدئولوژی متصل می‌شود. پس یک جاسوس لازم است که به ایدئولوژی سازمانی که برایش کار می‌کند وفادار باشد و حتی اگر به آن باور ندارد، قبول داشته باشد که از ایدئولوژی‌های مخالف بهتر عمل می‌کند. رابطه‌ی جاسوس و ایدئولوژی یک رابطه‌ی دوجانبه است، بدون وجود یک ایدئولوژی سازمانی شکل نمی‌گیرد که قرار است جاسوس را پرورش دهد؛ و بدون وجود جاسوس ایدئولوژی در میدان نبرد در مقابل مخالفانش بدون‌شک شکست خواهد خورد، مانند پادشاهی بدون ارتش. در این‌جاست که شخصیتی مانند دابل ایجنت16 اهمیت پیدا می‌کند.

دابل ایجنت (مامور دوجانبه):

یک شخصیت باید دارای چه خصوصیاتی باشد که بتوان به او لقب دابل ایجنت یا مامور دوجانبه داد؟ دابل ایجنت به جاسوسی گفته می‌شود که در یک سیستم جاسوسی متصل به یک ایدئولوژی در حال فعالیت است، اما در واقع اهداف یک ایدئولوژی مخالف را پیش می‌برد. یا از سیستم جاسوسی اطلاعات حیاتی را می‌دزدد و در اختیار طرف مقابل قرار می‌دهد، یا در پیشروی اهداف سیستم جاسوسی که در آن فعالیت می‌کند مداخله و خرابکاری می‌کند. احتمال دارد دلیل این کار او یک رابطه‌ی عاطفی با یک جاسوس دیگر باشد، مانند فیلم «مغز میلیارد دلاری17»؛ یا تغییر در باورهای ایدئولوژیک باعث شده باشد که به ایدئولوژی اولیه خیانت کند، مانند فیلم «چوپان خوب18»؛ یا در اکثر مواقع یک منفعت شخصی باعث جدا شدن او از باورهای اولیه‌اش شده است، مانند فیلم «گنجشک سرخ19».

4. صحنه ای از فیلم «مغز میلیون دلاری» اثر کن راسل

نمایی از فیلم «مغز میلیون دلاری» اثر کن راسل

5. صحنه ای از فیلم «چوپان خوب» اثر رابرت دنیرو

نمایی از فیلم «چوپان خوب» اثر رابرت دنیرو

6. صحنه ای از فیلم «گنجشک سرخ» اثر فرانسیس لارنس

نمایی از فیلم «گنجشک سرخ» اثر فرانسیس لارنس

دابل ایجنت‌ها در طول تاریخ سینما به صورت‌های مختلف بر روی پرده نقره‌ای ظاهر شده‌اند که مانند شخصیت جاسوس در ابتدا عاری از پیچیدگی‌های شخصیتی هستند و به مرور زمان تبدیل به شخصیت‌هایی چند وجهی با خصوصیت‌های انسانی خاص خود می‌شوند. برای مثال می‌توان به شخصیت هری لایم20 در فیلم «مرد سوم21» اشاره کرد. با وجود آن‌که فیلم تماماً در ژانر جاسوسی جای نمی‌گیرد، اما فضای پس از جنگ و اهمیت اطلاعات در این فضا باعث شده است که شخصیت هری لایم تبدیل به یک دابل ایجنت شود، شخصی که در یک لحظه با چند سیستم ایدئولوژیک همکاری می‌کند و در انتها به دلیل منافع شخصی با تک تک آن‌ها به مشکل برمی‌خورد. با این‌حال شخصیت هری لایم بشدت ساده تصویر شده است. انگیزه‌ها و تفکرات هری لایم یک وجهی و غالباً قابل پیش‌بینی هستند. با این‌که فیلم تلاش زیادی کرده که شخصیت‌های اصلی دارای وجوه منحصربه‌فردی باشند، اما هری لایم بعنوان شخصیت دابل ایجنت در این میان از پیچیدگی‌های کم‌تری برخوردار شده است.

7. اورسون ولز در نقش هری لایم

اورسون ولز در نقش هری لایم

در مقابل هری لایم، چند دهه بعدتر شخصیتی مانند کاپیتان مارکو الکساندرویچ رامیوس22 در فیلم «شکار برای اکتبر سرخ23» ظاهر می‌شود. شاید بتوان گفت در مقایسه‌ی دو فیلم، فیلم مرد سوم بهتر و منجسم‌تر از شکار برای اکتبر سرخ باشد، اما شخصیت کاپیتان رامیوس در مقایسه با هری لایم از پیچیدگی‌های بیشتری برخوردار است. انگیزه‌ها، تفکرات و درونیات رامیوس در طول فیلم بیشتر پرداخت شده و در نهایت شخصیت او برای مخاطب بسیار واقعی‌تر و قابل درک‌تر از هری لایم به نظر می‌رسد. از مقایسه‌ی این دو شخصیت می‌توان روندی که تاریخ سینما برای نمایش دابل‌ایجنت‌ها طی کرده را مشاهده کرد و این نکته را یادآور شد که این شخصیت‌ها در فیلم‌های متفاوت، در داستان‌های متفاوت و به دست کارگردانان و بازیگران متفاوت به صورت‌های متفاوت تصویر شده‌اند.

8. شان کانری در نقش مارکو الکساندرویچ رامیوس

شان کانری در نقش مارکو الکساندرویچ رامیوس

در این پرونده، قرار بر این است که شخصیت دابل ایجنت در فیلم‌های متفاوت مورد بررسی قرار بگیرد و این نکته مشخص شود که هر فیلم یا هر کارگردان از این کهن‌الگوی ژانر جاسوسی چگونه استفاده کرده یا چه شخصیتی را در این قالب قرار داده است. در مقاله‌های پیش‌رو فیلم‌هایی که به شخصیت دابل ایجنت با یک رویکرد قابل بحث نگاه کرده‌اند بررسی می‌شوند.

پی‌نوشت: از آن‌جایی که در بسیاری از فیلم‌های جاسوسی، شخصیت دابل ایجنت و هویت این شخص یکی از معماهای مهم یا گره‌های داستانی مهم است؛ و برای بررسی این شخصیت‌ها لازم است که هویت‌شان در مقاله تا حد زیادی فاش بشود لازم است این نکته را متذکر بشویم که اگر هر یک از فیلم‌های منتخب را هنوز ندیده‌اید و قصد دارید که بدون دانش قبلی از داستان این فیلم‌ها به تماشای آن‌ها بنشینید از خواندن مقاله‌های پیش‌رو پرهیز کنید.


پانوشت‌ها:

  1. Thriller
  2. Texas Chainsaw Massacre (1974)
  3. The Usual Suspects (1995)
  4. Psychological
  5. Conspiracy
  6. Ian Fleming
  7. Tom Clancey
  8. Graham Greene
  9. John le Carre
  10. Bill Clinton
  11. Everything or Nothing: The Untold Story of 007 (2012)
  12. The idea that one brave person, supplied with adequate backup and technology can stop something big and bad from happening, is immensely reassuring!
  13. James Bond
  14. Sci-Fi
  15. Get Smart (2008)
  16. Double Agent
  17. Billion Dollar Brain (1967)
  18. The Good Shepherd (2006)
  19. Red Sparrow (2018)
  20. Harry Lime
  21. The Third Man (1949)
  22. Captain 1st Rank Marco Aleksandrovich Ramius
  23. The Hunt for Red October (1990)
 

 

Leave a Reply