فایل صوتی نخستین نشست نهست تئاتر: گفتگو دربارهی نمایش «فروپاشی در وقت مقرر»
با حضور: هاجر سعیدینژاد، عرفان خلاقی، میثاق نعمت گرگانی، محمدرضا کبگانی (کارگردان) و گروه اجرایی
بُرشی از صحبتها:
سیاست اجرا: بازخوانی و واکاوی مجدد آن در ارتباط با دو حادثهی تاریخی سیسای مهم دیگر است: درگذشت آیتالله خمینی و سرکوب اعتراضات در میدان تیانآنمن چین و همهی اینها به میانجی خلق و آفرینش یک شخصیت شکل میگیرد: کارل علی ایوانز. میتوانیم بگیم هر نوع آفرینشی یک جعل هم هست. به عبارتی میتوانیم بگوییم که اصلاً نمیشود ادعای تئاتر واقعیت داشت چون این ترکیب و ادعا ما را پیشاپیش شکست میدهد.
مسئله این است که چگونه میتوان بدون دسترسی به واقعیت مطلق، نقد سیاسی-اجتماعی یا به عبارتی نقد قدرت کرد. اجرا رویکرد و سیاستی را در پیش میگیرد مبنی بر اینکه: مدام رفت و آمد کنه بین بازنمودی از تاریخ به میانجی شخصیت کارل و اینکه از سوی دیگر ما در در مقابل تاریخ قرار بدهد (کاری که تئاترهای مستند انجام میدهند) مشخصاً اطلاعاتی که در ارتباط با حوادث تاریخی به ما ارائه میدهد.
کارکردهای تئاتر مستند: به جریان انداختن دوبارهی محاکمهها برای نقد عدالت،/ خلق روایتهای تاریخی بیشتر/ بازسازی یک رویداد/ درآمیختن خودزندگینامهها با تاریخ/ نقد عملکردهای مستند و …
اعمال اکنون به درون متن. کجای متن بیشتر مورد تعدی واقع شد و تیشه خورد. (جدا از حساسیت روی درگذشت آیتالله خمینی و نام س. ر. که قابل پیشبینی بود) نه وقایع تاریخی، شخصیت کارل علی ایوانز، گذشتهش و تجربهی بیوگرافیکش بوده که موضوع ممیزی قرار گرفت. یعنی مشخصاً آن برشی از تاریخ که بدن درآورده و کالبدی شده و صدادار هست. جسمانیّت داره. و کانون مقاومت. به واسطهی آندوسکپی که تومور داخل بدنش را هم دیدیم و دولت از همین تنهاست که میترسه و با هراس سانسورش میکند، تاریخ زندگی و حرفهایش را حتی به اسمش هم رحم نمیکنه. حال خلاقیت و رِندی را چگونه میتوان وارد کرد؟